میام که بمونم
سلام سلام سلام
اومدم با یه عالمه بهونه ی قشنگ
اومدم که بمونم!!باور کن
خیلی منتظر بودم تا این خبرو بهتون بدم
بالاخره 1 سال انتظار جواب داد.تیر سال 87 وقتی خبر قبولیمو تو امتحان هواپیمایی کشوری شنیدم داشتم بال درمیاوردم
اینقدر خوشحال بودم که شبها هم خواب هواپیما و پرواز میدیدم.بعد از آزمون و مصاحبه و تست پزشکی و کارای حراست
همچنان با ذوق منتظر شروع کلاسها بودم تا اینکه انتخابات شد و رؤسای محترم عوض شدن و......
مهمتر از همه سقوط هواپیماها
کلی نا امید شده بودم تا بالاخره لطف خدا مثه همیشه شامل حالم شد و الان 1 ماهی میشه که میرم سر کلاس
شنبه هم امتحان دارمو از همین الان دلشوره دارم دقیقن برعکس زمانی که میرفتم مدرسه یا دانشگاه
همیشه خونسردترین دانش آموز بودم(البته این به معنای تنبل بودن نیست ها)
این پنج شنبه رو هم مرخصی گرفتم 2روزی بخونم جبران گذشته بشه
تا شنبه